روی ندارم که روی از تو بتابم


روی ندارم که روی از تو بتابم

زانکه چو روی تو در زمانه نیابم
زانکه چو روی تو در زمانه نیابم
چون همه عالم خیال روی تو دارد
چون همه عالم خیال روی تو دارد
روی ز رویت بگو چگونه بتابم
روی ز رویت بگو چگونه بتابم
حیله گری چون کنم به عقل چو گم کرد
حیله گری چون کنم به عقل چو گم کرد
عشق سر رشتهٔ خطا و صوابم
عشق سر رشتهٔ خطا و صوابم
نی ز تو بتوان برید تا بشکیبم
نی ز تو بتوان برید تا بشکیبم
نی به تو بتوان رسید تا بشتابم
نی به تو بتوان رسید تا بشتابم
من چو شب از محنت تو هیچ نخسبم
من چو شب از محنت تو هیچ نخسبم
شاید کاندر خیال وصل بخوابم
شاید کاندر خیال وصل بخوابم
راحتم از روزگار خویش همین است
راحتم از روزگار خویش همین است
این که تو دانی که بی تو در چه عذابم
این که تو دانی که بی تو در چه عذابم
گفتی خواهم که نام من نبری هیچ
گفتی خواهم که نام من نبری هیچ
زانکه از این بیش نیست برگ جوابم
زانکه از این بیش نیست برگ جوابم
عربده بر مست هیچ خرده نگیرند
عربده بر مست هیچ خرده نگیرند
با من از اینها مکن که مست و خرابم
با من از اینها مکن که مست و خرابم